در هندوستان دو نفر با نام «سای بابا» داریم؛ یکی سای بابا شیردی که در سال 1835 در حیدرآباد هند در خانوادهای برهمن به دنیا آمد و در 1918 از دنیا رفت. او درویشی بود که تعالیمش را از کتابهای مقدس هندوها و مسلمانان میگرفت و هوادار چندانی در هند ندارد، گرچه کارهای خارقالعادهای چون شفای بیماران و دانستن زبان حیوانات را به او نسبت میدهند.
نفر دوم «سوامی سانیا سای بابا» است که نماد یکی از فرقههای فعال و جذاب در داخل ایران است و از عرفان هندی و مخصوصا بودا به شدت متأثر است. او در سال 1926 در جنوب هند به دنیا آمد. برای او کارهای عجیب فراوانی مثل: ایجاد اشیا مانند انگشتر و غیره، قرار گرفتن میان زمین و هوا بهطوری که یک متر از زمین بلند شده و در هوا معلق میماند و... نقل می کنند.
بیشتر کارهای او که به اشتباه لقب معجزه به آن دادهاند، تردستی، شعبدهبازی و جادوگری است. به تازگی یکی از شبکههای رسانهای خارجی مچ او را گرفت و موجب رسوایی او شد. آن ها با دوربینهای پیشرفته ولی مخفی به نزد او رفته و لحظه ی ظهور چند تا از بهاصطلاح معجزات او را شکار کرده و در حرکت آهسته ی دوربین مشخص کردند که او با تردستی بعضی اشیا را از درون آستین یا جیب خود با سرعت شگرف بیرون میآورد و به دروغ مدعی میشود آنها را فیالبداهه خلق کرده است و روشن است که ادعای ایجاد و خلق یعنی ادعای خدایی!
افکار و عقاید
اعتقادات او شامل تناسخ، اعتقاد به ویشنو از خدایان هندو، عشق به خدا، توجه به عالم درون، برابری مذاهب که یک اندیشه ی پلورالیستی است2 و... می شود.امروزه تعالیم سایبابا (و نیز اشو) پهنه ی وسیعی از نشر کتب و فضای اینترنت را به خود اختصاص داده است. در کشور ما نیز بهویژه در تهران، تبلیغات وسیعی درباره ی او صورت میگیرد، و سودای دیدار با او را در ذهن بسیاری از جوانان کماطلاع ولی پرشور میپروراند! تا جایی که در محل زندگی سایبابا در هند، شما روزانه صدها نفر جوان ایرانی را میبینید که برای دیدار او به هند رفتهاند. از آنجا که در طریقه و سلوک او، فساد و فحشا نیز بسیار دیده شده، شکایات فراوانی بر ضدش انجام گرفته ولی دولت هند هیچ اقدامی نکرده است. میتوان بهخوبی دریافت که دولت هند از او به عنوان جاذبه ی گردشگری استفاده ی فراوانی میبرد.